سیاست، اقتصاد، تورم، جنگ و مفاهیمی از این قبیل، عناصر به هم پیوسته و وابستهای هستند که در مطالعات اقتصادی جهانی همواره مورد توجه قرار میگیرند و به عنوان عوامل تعیین کننده در تحقق رشد اقتصادی مثبت و یا رشد اقتصادی منفی شناخته میشوند. تحولات اقتصادی ایران، به ویژه در سالهای اخیر تحت تاثیر تحولات سیاسی داخلی و بیشتر از آن وقایع خارجی قرار گرفته است. در برهه کنونی، نقش و جایگاه بانک مرکزی در پیمودن مسیر درست اقتصاد ایران نسبت به گذشته پُررنگتر شده و این نهاد سیاستگذار با طراحی و اجرای سیاستهای مناسب و به موقع پولی و ارزی، مسیر رشد اقتصاد ایران را هموار میکند. "علی محمد"، دکترای علوم مالی و بانکی و کارشناس مسائل اقتصادی و پولی از کشور سوریه، در گفتوگو با هفتهنامه تازههای اقتصاد، به سوالات مطرح شده در این زمینه پاسخ گفت که در ادامه میآید:
طی بیش از یکسال گذشته، بانک مرکزی ایران توانست با اجرای یک بسته سیاستی، هدفگذاری خود در زمینه کنترل نرخ رشد نقدینگی را محقق کند. ارزیابی شما نسبت به اثر کنترل نقدینگی در مهار تورم چیست؟ آیا باید منتظر کاهش نرخ تورم بیشتر باشیم؟
در ابتدا و پیش از پاسخ به هر پرسشی درباره سیاستهای بانک مرکزی ایران، باید نگاهی سریع به نتایج این سیاستها داشته باشیم. نتایجی که به طور رسمی از سوی مراکز آمار ایران در مدت اخیر اعلام شده، نشان میدهد که دادههای مرتبط با رشد اقتصادی در ایران بسیار خوب بوده و رشد اقتصادی مثبت به ثبت رسیده است. بانک مرکزی ایران با اجرای سیاستهای انقباضی، به سمت کنترل نرخ رشد نقدینگی و در پی آن، حفظ ارزش پول ملی و کنترل نرخ تورم حرکت کرده است.
طبیعتا اگر بانک مرکزی و دولت جمهوری اسلامی ایران، مجموعه سیاستهایی که همزمان بر محور مبارزه با تورم و افزایش رشد اقتصادی متمرکز بوده را اتخاذ نمیکرد، این نتایج محقق نمیشد. بانک مرکزی ایران مجموعه سیاستهایی را با هدف تشویق تولید، کار و سرمایهگذاری اتخاذ کرد. بانک مرکزی ایران طی این سالها بر سیاستهایی تمرکز کرد که به سرمایهگذاری در زیرساختها و فعالسازی کارخانهها و در نتیجه، افزایش تولید منجر میشود که نهایتا منجر به افزایش نرخ رشد تولید ناخالص داخلی شد. مروری بر تحولات چند سال اخیر اقتصاد ایران نشان میدهد که از یکسو شاخصهای اقتصادی ایران شاهد تحولات قابل توجهی بوده و کاهش نرخ تورم شتاب بیشتری داشته است. از آنسو ایران تحت تحریمهای شدید آمریکا و کشورهای اروپایی بوده و این فشارها با خروج آمریکا از توافق هستهای و بازگشت تحریمها تشدید نیز شده است. در نتیجه دولت و بانک مرکزی ایران در دوره گذشته، اولویت خود را بر مبارزه با تورم از یکسو و حفظ ارزش پول ملی ایران از سوی دیگر بنا نهادند.
هدفگذاری جدیدی برای کاهش نرخ رشد نقدینگی در سالجاری صورت گرفته است. بانک مرکزی چگونه می تواند تجربه موفق خود در مهار رشد نقدینگی را تکرار کند تا به اهداف سیاستی خود دست یابد؟
طبیعتا اصلیترین هدف بانک مرکزی، کاهش میزان نرخ رشد نقدینگی است تا میانگین تورم را کاهش دهد، چرا که میدانیم هر زمان که حجم نقدینگی در بازارها افزایش یابد و در مقابل، کالاهای عرضه شده و خدمات کاهش پیدا کند، میانگین نرخ تورم نیز افزایش پیدا میکند. این موضوع طبیعتا طی سالهای گذشته بر ارزش پول ملی ایران تاثیر گذاشت. بر این اساس، بانک مرکزی ایران طی سال گذشته و در قالب سیاست خود در راستای کاهش حجم و رشد نقدینگی و طبق دادههای رسمی، توانست میانگین نرخ رشد نقدینگی را کاهش دهد. این دستاورد بسیار خوبی است و در نتیجه این کاهش رشد نقدینگی، نرخ تورم نیز کاهشی شده است. هدف بانک مرکزی رسیدن به سطوح پایینتر تورم است، بنابراین بانک مرکزی ایران به سیاست خود در مهار رشد نقدینگی ادامه خواهد داد و در نتیجه رشد نقدینگی همچنان کاهش پیدا خواهد کرد. در این راستا باید برخی علل و عواملی را که به گونهای در کنترل روند کاهش ارزش پول ملی اثرگذار بودهاند را برشمرد. برای مثال در سال گذشته، بخشی از اموال و داراییهای بلوکه شده ایران در برخی از کشورها و به طور مشخص در کرهجنوبی آزاد شد. این مبالغ آزاد شده در کنار دیگر سیاستهای بانک مرکزی ایران، در کنترل و ثبات نرخ ارز و تقویت ارزش پول ملی ایران، سهیم بوده است. در اینجا باید به یک نکته کلی اشاره کنم و آن اینکه میزان تورم جهانی نیز در حال رشد و افزایش است و تمام کشورها برای کاهش نرخ تورم، بر اساس سیاستهای خود در تلاش هستند، اما آنچه که همه کارشناسان پولی و بانکی درباره آن در برهه کنونی از جمله بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول هشدار میدهند، برخی تغییرات ژئوپلیتیک و تغییراتی است که به واسطه جنگها چه در خاورمیانه و چه در جنگ علیه اوکراین در حال رخ دادن است که باعث اختلال در روند کنترل نرخ تورم در همه کشورها شده و ایران نیز متاثر از آن است و باید برای کنترل نرخ تورم تلاش کند.
با توجه به فعال شدن دیپلماسی بانکی بانک مرکزی ایران، به منظور توسعه روابط بانکی با سایر کشورها استفاده از چه ابزارهایی را مفید و موثر میدانید؟
من معتقد هستم که به کارگیری تمام ابزارهای سیاسی و پولی، بهترین ابزار برای تحقق سیاستهای پولی در کوتاهمدت و میانمدت است و مهار حجم نقدینگی، مهمترین هدف سیاستهای پولی است. همچنین استفاده از ابزار نرخ سود نیز در این زمینه اهمیت بسیاری دارد. به نظر من استمرار اقدامات بانک مرکزی در پیشبرد این سیاست به همین شکل کنونی در کنار استفاده از ابزار نرخ سود برای جذب نقدینگی از بازارها، قطعا نتایج مثبت و خوبی چه در زمینه افزایش تولید داخلی و چه در تثبیت ارزش پول ملی خواهد داشت. در ارتباط با دیپلماسی بانکی نیز باید بگویم که این یک ابزار کارآمد است که کشورها از آن در راستای سیاستهای مالی و پولی و کاهش نرخ تورم به کار میگیرند و مقصود از آن به کارگیری تمام ابزارهای اقتصادی داخلی و خارجی برای تحقق منافع ملی است. اقدام بانک مرکزی ایران در به کارگیری دیپلماسی اقتصادی و ایجاد همسویی با بانکهای دیگر کشورها، اقدام بسیار خوبی است و همچنین اقدام برخی سرمایهگذاران ایرانی به ایجاد بانک در کشورهای دیگر نیز اقدام خوب دیگری در زمینه گسترش دامنه سرمایهگذاری ایران در خارج است و چه بسا این اقدامات میتواند روند فعالسازی کانالهای تبدیل مالی را تسهیل کند. بنابراین ابزار دیپلماسی اقتصادی که بانک مرکزی ایران اتخاذ کرده، در کنار دیگر سیاستهای این بانک مثمرثمر خواهد بود.
با توجه به تنشهای سیاسی در سطح خاورمیانه، بانک مرکزی برای ثبات نرخ ارز و کاهش التهاب در بازار ارز چه اقداماتی را باید انجام دهد؟ اثر افزایش ریسکهای سیاسی بر بازار ارز و به صورت کلی سیاستگذاریهای بانک مرکزی چیست؟ اساسا آیا مداخله بانک مرکزی در چنین شرایطی منطقی است؟
به نظر من تنشها در خاورمیانه در اتصال با تنشهای جهانی است، به گونهای که در حال حاضر در چند نقطه از جهان شاهد جنگ هستیم و به تبع، این جنگها بر اقتصاد کشورها، به ویژه کشورهای نوپا و در حال توسعه تاثیر میگذارد. در ارتباط با تاثیر این جنگها بر نرخ ارز و کاهش ارزش پولی در ایران باید بگویم که در کنار تنشهایی که در منطقه و جهان وجود دارد، میزان نرخ بهره در آمریکا و سیاستهای این کشور برای افزایش نرخ دلار در جهان نیز بر تحولات اقتصادی داخل کشورها و از جمله ایران اثرگذار است.
مراجع مختلف آماری در ایران از فروکش کردن انتظارات تورمی با اقدامات بانک مرکزی گزارش دادند، با توجه به منازعات خاورمیانه و وجود ریسکهای سیاسی، چه پیشنهاداتی به منظور تداوم مهار انتظارات تورمی در ایران دارید؟
در ارتباط با پیشنهادات برای کنترل و کاهش نرخ تورم پایدار در ایران باید بگویم که بانک مرکزی میتواند از ابزار نرخ سود و تقویت دیپلماسی اقتصادی استفاده کند. در نتیجه تقویت روابط ایران با کشورهای منطقه، چه از لحاظ اقتصادی و یا سیاسی، باعث بهبود وضعیت اقتصاد ایران خواهد شد. مثلا در حال حاضر، روابط سیاسی بسیار خوبی میان ایران و سوریه وجود دارد، اما از نظر اقتصادی نیازمند تقویت نقش دیپلماسی اقتصاد هستیم. به عنوان مثال، کشور چین در استفاده از دیپلماسی اقتصادی میتواند یک الگو باشد. این کشور به عنوان مثال برای کشورهای فقیر تعرفههای گمرکی صفر را در نظر گرفته و همین امر موجب شتاب رشد اقتصادی چین شده است. همه این موارد باعث تقویت اوضاع اقتصادی و تجاری در کشور خواهد شد.
نظر شما